چاله ای در دل یک باغچه

چاله ای کوچک در دل یک باغچه که در آن کرمی زندگی می کند.

چاله ای در دل یک باغچه

چاله ای کوچک در دل یک باغچه که در آن کرمی زندگی می کند.

چی بگم... :)

شنبه, ۲۱ مهر ۱۳۹۷، ۱۱:۲۱ ب.ظ

به نام خدایی که نخودی می‌خندد


داداش بزرگم کارمند بیمه است. تو اتاق پرونده‌ها دورش بودن و خوابش برده بود. می‌آم بیدارش کنم ببرمش سرجاش، تو خواب و بیداری دستش رو دراز می‌کنه می‌گه دفترچه‌ت رو بده.

:)

موافقین ۴ مخالفین ۰ ۹۷/۰۷/۲۱
آقا کرم

نظرات  (۲)

۲۲ مهر ۹۷ ، ۱۵:۰۷ ˜”*°• 🙵 ||
سلام

بنده خدا خخ

یه خاطره بگم 
منم کوچیک بودم سر کلاس ها میخوابیدم زنگ میزدن خونمون که بیان بچتون رو ببیرن اصلا پا نمیشه :/
پاسخ:
چی می‌گفتن سرکلاس که اینطور خواب آور بوده!
:)
هاهاهاهاها عالی بود:))))
پاسخ:
فشار روزگاره... :)

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی